رهایی از بند استعمار بدون زبان مادری ممکن نیست-مجتبی نجفی
در اواخر ریاست جمهوری محمد خاتمی که با نام دوران اصلاحات شناخته می شد، طیف اصولگرا و بخشی از منتقدین اصلاح طلب، دوگانه «نان» و «آزادی» را در جامعه مطرح ساختند. اینکه مردم به نان نیاز دارند نه آزادی سیاسی و اجتماعی. در جامعه هم تعداد افرادی که این مسئله را باور کرده بودند کم نبود. سال ها طول کشید تا بخش بزرگی از این افراد به این نتیجه برسند که بین نان سر سفره اشان و آزادی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. آنچه که امروز در جامعه ایران چه از نظر اقتصادی و چه از نظر فرهنگی و نا امیدی ویرانگر نسبت به آینده مشاهده می شود همه در نتیجه نبود آزادی است.
در اوایل انقلاب ۵۷ سردمداران انقلابی که بسیاری از آن ها طرفدار ملی گرایی فارسی بودند با زیرکی هرچه تمام مسئله زبان مادری را در ردیف تجزیه طلبی جا دادند تا صدای همه را خاموش کنند. پس از جنگ بین جمهوری اسلامی و حزب بعث عراق رفته رفته فعالان ملیت های غیر فارس خواهان توجه به زبان مادری جامعه خود شدند. طبیعتا هسته ملی گرای فارسی نهادینه شده در جمهوری اسلامی که حاضر نبود به این مسئله تن بدهد، همچنان با همان بهانه تجزیه طلبی و اتحاد ملی به مواجه با این امر پرداخت. اما با گذر زمان مسئله زبان مادری در جوامع ملیت های غیر فارس به یک خواست عمومی تبدیل می شد. لذا به موازات اینکه تحت عناوین تجزیه طلبی، مزدور بیگانه، مخل امنیت ملی و… به برخورد امنیتی با فعالان ملی ملیت های غیر فارس می پرداختند، سعی کردند اهمیت و جایگاه زبان مادری را در جوامع ملیت های غیر فارس نیز به حاشیه بکشانند.
به همین منظور گزاره های انحرافی بسیاری را در جامعه ترویج داند. از جمله اینکه «به جای قوم گرایی و حرف زدن از زبان مادری باید به مسائل کلان کشور همچون اقتصاد، آزادی سیاسی و … تمرکز کرد» و یا «برای مردمی که در فقر زندگی می کنند چه فرقی می کند به چه زبانی تحصیل نمایند» و ده ها مورد از این قبیل.
اما فعالان ملی و بخش بزرگی از جوامع ملل غیر فارس به خوبی می دانند که تبعیض و بایکوت زبان مادری آنان آغاز همه تبعیض های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی موجود است. ما در خلا زندگی نمی کنیم، تاریخ صد سال اخیر ایران و دینامیک فضای سیاسی آن به خوبی نشان داده است که بایکوت زبان مادری ملیت های غیر فارس با هدف آسیمیلاسیون و استعمار آنان صورت گرفته است. بنابر این سوای اینکه زبان مادری از نظر هویتی، حقوق بشر، پیشرفت و تربیت انسانی اهمیت دارد، از نظر سیاسی نیز تاثیر عمده ای بر وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جوامع غیر فارس ایران دارد.
زبان مادری برای جوامع ملل غیر فارس ایران نه تنها یک حق انسانی است بلکه در راه رهایی از استعمار ملت حاکم و رسیدن به آزادی های سیاسی و اجتماعی خود، یک ضرورت اساسی به شمار می آید. به عبارت دیگر زبان مادری با آزادی ما و نان سر سفره مان ارتباط تنگاتنگی دارد.