حمله به کلانتری ۱۶ زاهدان و تبعات آن/عبدالعزیز نوتی زهی
کلانتری ۱۶ زاهدان که در مقابل مصلی اهل سنت زاهدان قرار دارد و این مصلی برای نمازهای جمعه مورد استفاده قرار میگیرد.
در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۱ که تظاهراتهای چابهار به زاهدان کشیده شد و با فراخوان احزاب سیاسی مردم بعد از نماز جمعه به خیابان آمدند ماموران حکومت از قبل که فراخوانها و گسترش اعتراضات را رصد میکردند، و همزمانی این مساله با تظاهراتهای سرتاسری ایران را شاهد بودند به قصد سرکوب، نیروهای لباس شخصی مسلح را در این محل مستقر کرده و با آغاز تظاهرات و افزایش جمعیت مردم به سمت آنها آتش گشوده، صدها نفر را کشته و زخمی، جمعه ای خونین را رقم زده و دست به یک کشتار زدند.
آنچه در تاریخ شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۲ رخ داد اما یک عملیات مسلحانه علیه این پاسگاه بود. در این عملیات دو نیروی نظامی حکومت و در مقابل ۴ مهاجم نیز کشته شدند. گروه مسلح جیش العدل که اقامه یک حکومت اسلامی را در دستور کار خود دارد این افراد را فدایی خود اعلام کرد.
این واقعه در حالی انجام شد که بلوچها مدت ۴۰ هفته متوالی بود به طور مکرر و هر هفته دست به تظاهرات های مسالمت آمیز زده و علیه حکومت شعار میدادند. از آنجایی که این عملیات مسلحانه در محل تظاهراتهای هفتگی مسالمت آمیز که رسانه ها بدان می پرداختند انجام گرفته بود، مورد توجه دسته های مختلفی از مردم قرار گرفته و توجهات عمومی را جلب کرد.
این اقدام با هر نیتی که انجام شده باشد، مسلما یک ضربه به تظاهراتهای مدنی و مسالمت آمیز هفتگی مردم زاهدان محسوب میشود، تظاهراتهایی که به پشتوانه آن مولوی عبدالحمید هر هفته سخنرانی های انتقادی خود را نسبت به حکومت بیان میکرد.
به همین خاطر مولوی عبدالحمید بلافاصله در ساعات ابتدایی حمله اقدام به انتشار بیانیه ای نموده، از این حمله اعلام برائت کرده و از هر گونه خشونت و حمله مسلحانه تبری جست.
آنچه حائز اهمیت است استمرار تظاهراتهای مسالمت آمیز هفتگی است، و این مساله با این عملیات مسلحانه با خطرات جدی مواجه شده بود.
این عملیات در خوشبینانه ترین حالت ممکن یک اقدام کاملا نسنجیده و یک اشتباه تاکتیکی بسیار جدی توسط گروه مسلح جیش العدل بوده است، چه بسا برخی معتقد اند که حکومت از احتمال رخ دادن این واقعه همانند شاهچراغ با خبر بود اما جلوی آن را نگرفت تا بستری برای خنثی نمودن تظاهراتها فراهم نموده و انتقادات مولوی را ساکت کند و آخرین سنگر انقلاب ۱۴۰۱ زن زندگی آزادی را که مشعلش همچنان روشن است خاموش شود.
این عملیات هر چند بعید است در خاموش کردن تظاهراتهای مردمی موفق شود اما مسلما به رژیم بهانه خوبی میدهد تا از آن علیه معترضان، افزایش فشارها ، بگیر و ببندهای مختلف بهره برداری و روایت تروریست خواندن مردم بلوچ را تقویت کرده و رسانه ها و جامعه جهانی را نسبت به عملیات احتمالی علیه این محل توجیه کند.
این عملیات مسلح در حالی انجام شده که کشورهای غربی در حال یک معامله با جمهوری اسلامی بر سر پرونده هسته ای هستند و ممکن است این گفتگوهای پشت پرده مفاد جدیدی پیدا کنند و از طریق آن اجازه استفاده از خشونت بیشتر در بلوچستان و توجیه کشورها برای سکوت در مقابل آن گرفته شود و عملا دنیا چشم خود را به آنچه در بلوچستان میگذرد ببندند.
به نظر میرسد سازمان مسلح مذهبی جیش العدل از این موضوعات اطلاع داشته اما چرا علیرغم اینکه بدین مسائل آگاه بود با این وجود دست به چنین اقدامی زد؟!
در این خصوص تحلیلگران معتقد اند که آنها با این حمله قصدشان منافع سازمانی خود بوده است نه تداوم تظاهراتهای مدنی بلوچستان و انتقادات مولوی.
گروه مسلح جیش العدل با مبارزات مدنی موافقت و میانه ای ندارد، رشد تظاهراتها و مبارزات مدنی باعث شده که در سالهای اخیر توجه مردم به سمت این سازمان کمتر شود و عضوگیری آنها در بین مردم ضعیف تر شود، انجام این عملیات با هدف هر چه امنیتی تر کردن فضا و کشاندن فضا به سمت اقدامات مسلحانه بود تا از این طریق به یارگیری بیشتر آنها کمک کند به همین خاطر حاضر شدند یک عملیات ناموفق که ۴ به دو بوده را انجام دهند تا بیشتر از تبلیغات آن برای تغییر فضای مبارزات به مسلحانه و ملیتاریزه شدن بیشتر بلوچستان بهره ببرند.
این منفعت اندیشی سازمانی و عدم اندیشیدن به شرایط حال حاضر تظاهراتهای بلوچستان در جای خود اقدامی نادرست و نسنجیده بوده که دود آن به چشم مردم بلوچ، مولوی عبدالحمید و جنبش ملی بلوچستان می رود.